سیمین بهبهانیسجاده فرش عنف و تجاوز، ای داعیان شرع خدا را!بر قتلعام دین و مروت، دست که بسته چشم شما را ؟الله اکبر است که هر شب، همراه جانِ آمده بر لبآتشفشان به بال شیاطین، کردهست پاره پاره فضا رااز شرع غیر نام نماندهست، از عرف جز حرام نماندهستبر مدعا گواه گرفتم، جسم ترانه قلب ندا راانصاف را به هیچ شمردند، بس خون بیگناه که خوردندشرم آیدم دگر که بگویم، بردند آبروی حیا راسهرابها به خاک غنودند، آرام آنچنانکه نبودندکو چارهساز نفرت و نفرین، تهمینههای سوگ و عزا را ؟زین پس کدام جامه بپوشند، بهر کدام خیر بکوشندآنانکه عین فاجعه دیدند، فخر امام ارج عبا راسجاده تار و پود گسستهست، دیوی بر آن به جبر نشستهستگو سیل سخت آید و شوید، سجاده و نماز ریا را
Post a Comment
1 comment:
سیمین بهبهانی
سجاده فرش عنف و تجاوز، ای داعیان شرع خدا را!
بر قتلعام دین و مروت، دست که بسته چشم شما را ؟
الله اکبر است که هر شب، همراه جانِ آمده بر لب
آتشفشان به بال شیاطین، کردهست پاره پاره فضا را
از شرع غیر نام نماندهست، از عرف جز حرام نماندهست
بر مدعا گواه گرفتم، جسم ترانه قلب ندا را
انصاف را به هیچ شمردند، بس خون بیگناه که خوردند
شرم آیدم دگر که بگویم، بردند آبروی حیا را
سهرابها به خاک غنودند، آرام آنچنانکه نبودند
کو چارهساز نفرت و نفرین، تهمینههای سوگ و عزا را ؟
زین پس کدام جامه بپوشند، بهر کدام خیر بکوشند
آنانکه عین فاجعه دیدند، فخر امام ارج عبا را
سجاده تار و پود گسستهست، دیوی بر آن به جبر نشستهست
گو سیل سخت آید و شوید، سجاده و نماز ریا را
Post a Comment